دیکشنری
داستان آبیدیک
Self Immolation
sɛlf ɪmole͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
قربانی كردن خود، فداسازی خود، تمایل به خودكشی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SELF HATRED
SELF HEALING
SELF HEALING TRAINING
SELF HELP
SELF HELP ENVIRONMENT
SELF HELP GROUPS
SELF HUMILIATING
SELF HUMILIATION
SELF HYPNOSIS
SELF IDENTIFICATION WITH THE BRAND
SELF IDENTIFIED
SELF IDENTITY
SELF IGNITED
SELF IGNITION TEMPERATURE
SELF IMAGE
SELF IMMOLATION
SELF IMMUNIZE
SELF IMPORTANCE
SELF IMPORTANT
SELF IMPOSED
SELF IMPROVEMENT
SELF IMPROVEMENT INTERVENTIONS
SELF IMPRTANCE
SELF IN STRUCTED
SELF INCLUSIVE
SELF INCRIMINATION
SELF INDUCED
SELF INDULGENCE
SELF INDULGENT
SELF INITIATED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید